گفتوگو با شیخ نعیم قاسم
روایت جانشین دبیرکل حزبالله لبنان از عیادت رهبر انقلاب
شیخ نعیم قاسم، جانشین دبیر کل حزبالله لبنان که برای شرکت در همایش «علمای اسلام در حمایت از مقاومت فلسطین» به ایران سفر کرده بود، به همراه جمعی از علمای جهان اسلام دیروز به عیادت رهبر انقلاب رفتند. در حاشیهی این دیدار، فرصتی کوتاه فراهم شد تا گفتوگویی کوتاه با ایشان داشته باشیم. شیخ نعیم قاسم از نقش مهم رهبر انقلاب در وحدت جهان اسلام سخن گفت و اینکه بسیاری از علمای حاضر در این همایش، اعم از شیعه و سنی، مشتاق دیدار ایشان بودهاند. متن این گفتوگو بدین شرح است:
جناب شیخ نعیم قاسم، در دیدار با حضرت آیتالله خامنهای، حال ایشان را چگونه دیدید؟
از این دیدار بسیار خوشبخت شدم؛ چرا که من ایشان را در وضع سلامتی بسیار خوبی دیدم. چهرهی همیشه خندان ایشان، باز هم بشاش بود. ایشان با قدرت در جای خود نشسته بودند. از من پرسیدند که حال برادران چهطور است؟ من به ایشان پاسخ دادم که همهی برادران خوب هستند و همگی به شما سلام میرسانند. ایشان از من جویای حال سید حسن نصرالله شدند که ایشان چهطور است؟ من عرض کردم که او نیز برای شما آرزوی شفا دارد و جویای حال شما شده و از سلامتی شما مطمئن شده است.
در هنگام دیدار با ایشان احساس میکردم که روحیهی ایشان بسیار بالا است و این حال همیشگی ما است که از وجود ایشان قدرت و اراده میگیریم. به طور کلی وضعیت ایشان بسیار خوب بود و با گشادهرویی و حضور ذهن قوی نسبت به افراد و سوابقشان با آنها برخورد میکردند.
بسیاری از مسلمانان و بهویژه علما نسبت به عمل جراحی رهبر معظم انقلاب حساسیت نشان دادند. به نظر شما دلیل این توجه چیست؟
توجه علما و دوستداران و مسئولان به سلامتی رهبری طبیعی است؛ چرا که ایشان در حال حاضر رهبر و نماد هستند و موقعیت مهم و تأثیرگذاری دارند. در واقع در هر زمانی امکان شکلگیری چنین شخصیتی در این سطح و با این عظمت وجود ندارد. به همین دلیل توجه به سلامتی ایشان، برای کسب اطمینان از این است که پیش روی خود رهبری را مشاهده کنند که به تلاش و فعالیت ادامه میدهد. من از بسیاری از برادران حاضر در گردهمایی علمای مسلمان شنیدم که همگی آنها -اعم از شیعه و سنی- خواستار دیدار با امام خامنهای هستند تا از یک طرف از حال ایشان مطمئن شوند و از طرف دیگر چهرهی روحیهبخش ایشان را از نزدیک ببینند و انرژی مضاعفی دریافت کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در سخنانشان تأکید کردهاند که دنیا در حال عبور از یک پیچ تاریخی مهم است و نظم نوینی در حال شکلگیری است. ایشان بر نقش دنیای اسلامی در جهان آینده و ترسیم خطوط تمدن اسلامی تأکید دارند و در این چهارچوب بر بیداری اسلامی، مقاومت، وحدت دنیای اسلام و آرمان فلسطین تأکید مضاعف کردهاند. به نظر شما راه تحقق این نقشهی فکری در دنیای اسلام چیست؟
اصول امام خامنهای، اصولی واضح و صریح است و همزمان، آینده را نیز پوشش میدهد. ایشان رهبر امت هستند و به امور روزمره به دیدهی ماندن و توقف در آنها نمینگرند. حتی اگر فشارهای بیرونی همچون کوه، بزرگ و عظیم باشند، ایشان با چشمان خدا مینگرند و آینده را میبینند. هنگامی که از بیداری اسلامی سخن گفتند، از یک حادثه سخن نمیگفتند، بلکه واقعیتی را توصیف میکردند و میخواستند که این واقعیت رشد پیدا کند.
امروزه تحرکاتی غیرعادی در تمامی کشورهای اسلامی وجود دارد. گذشته از اینکه کدامیک درست یا غلط است، مسألهی اساسی این است که چه نظامی برای امت اسلامی مناسب است و کدام اصل به زندگی این امت نظم میبخشد؟ اسلام اساس است و به همین دلیل رهبری تلاش میکنند تا امت را به سمت درست اندیشیدن هدایت کنند و هنگامی که ایشان توجه امت اسلامی را به سمت مسألهی فلسطین جلب میکنند؛ هر چند که فلسطین در رنج است و مشکلات و گرههایی دارد و در محاصره به سر میبرد، ولی رهبری هدف «آزادسازی» را میبینند و تلاش میکنند تا آن را بیان کنند و از امت اسلامی بخواهند تا به آن سمت حرکت کند. این مسألهای است که به ثمر مینشیند و به امید خدا پیروزی به دست خواهد آمد.
منبع farsi.khamenei.ir
ایمان سرمایه زندگی تولستوی که یکی از متفکرین و نویسندگان بزرگ قرن ما است و شهرت جهانی دارد، می گوید: "ایمان آن چیزی است که آدمی با آن زندگی می کند". مقصود او این است که ایمان بهترین سرمایه زندگی است، اگر انسان آن را از کف داد مهمترین سرمایه زندگی را از دست داده است. بسیار چیزها را باید سرمایه زندگی شمرد. سلامت یک سرمایه زندگی است، امنیت همین طور، ثروت همین طور، علم و معرفت همین طور، عدالت اجتماعی همین طور، داشتن همسر و فرزندان صالح همین طور، داشتن دوستان شایسته و صمیمی همین طور، تربیت عالی همین طور، سلامت روح و روان همین طور، همه اینها سرمایه های زندگی به شمار می روند. هر کدام از اینها که نباشد نقصی در سعادت و کمال انسان خواهد بود و انسان یکی از سرمایه ها را از کف داده است. نبود هر کدام از اینها نوعی از بدبختی است. ایمان هم یکی از سرمایه ها بلکه بالاتر از همه آنهاست. قرآن کریم می فرماید: «یا أیها الذین آمنوا هل أدلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب ألیم * تؤمنون بالله و رسوله؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا شما را بر تجارتی راه نمایم که شما را از عذابی دردناک می رهاند؟ به خدا و رسولش ایمان می آورید» (صف/10-11) چنانکه می بینیم قرآن کریم از ایمان به خدا و پیغمبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است. ایمان هم سرمایه است. چه بسیار اشخاصی که از این موهبت عظمی بهره مندند و در سایه آن به خوشی و رضایت زندگی می کنند، سلامتی جسم و جان و طول عمرشان مدیون همان ایمانی است که در دل آنهاست، اما خودشان به این مطلب توجه ندارند. بسیاری هم بر عکس این هستند و عمری در رنج و تردید و خود خوری و ترس و دلهره بسر می برند، سلامت جسم و جان خود را از کف داده، زود پیر و شکسته می شوند